.:.با دلهایمان حرف بزنیم.:.

دوره مسابقه وبلاگ نویسان(تقدیم به خانم حیدری و قیاثوند و درخشان)

.:.با دلهایمان حرف بزنیم.:.

دوره مسابقه وبلاگ نویسان(تقدیم به خانم حیدری و قیاثوند و درخشان)

همه عالم سیه پوشند ، نمیدانی ؟ ، محرم شد  


سیاهت را به تن کن باز ، اری دل محرم شد 


صدای سینه ی مردم ، درون کوچه می پیچد   

 صدای سنج و دمام است ، می گوید محرم شد 


شکوه صوت مداحی ، که از مسجد به گوش اید 

 
صدای طبل و زنجیر است ، میگوید محرم شد
 

صدای هق هق ابری ، که می گرید برای او 
 

صدای شیون باد است ، می گوید محرم شد 


پسر میپرسد : ای بابا ، چرا حالت پریشان است ؟  


پدر با بغض میگوید : سیاهت کو؟ محرم شد 


سیاهت را به تن کردی که بنمایی عزا دارم 
 

خوشا احوال شب را که همه رنگش محرم شد
 

خوشا احوال مردانی ، که سیراب از عطش رفتند 
 

دو و هفتاد پروانه ، که رفتند و محرم شد 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد